'اگر چه فقر رعیت و ظلم حکومت و حتی دختر فروشی ناشی از این دو، واقعه ای بی سابقه نبود، شرایط سیاسی زمان بازگویی این حادثه را تبدیل به یکی از داستان های تظلم ملت علیه دولت کرد؛داستان فروش دختران قوچان حکایتی زبانزد شد، از سر منبرها نقل شددر شبنامه ها و انتباه نامه ها، کاریکاتور ها و تصنیف های سیاسی طرح و در خاطره ها زنده نگهداشته می شد. '
موضوع کتاب ، درباره ی فروختن دختران قوچانی به ترکمانان و ارامنه ی ترکمنستان هست.
 دختران فقط به خاطر قحطی و فقر فروخته شدند اگر حاکم خراسان از گرفتن مالیات سنگین از رعایا صرف نظر می‌کرد این ناموس فروشی هیچ وقت اتفاق نمی افتاد.
 این حادثه باعث روشن شدن آتش انقلاب مشروطه شد، اگر مشروطه به قهقرا نمی رفت شاید این دختران به ایران برگردانده می‌شدند. 
 ‏.
 بی کفایتی شاهان قاجار هم در این باره بسیار مشهوده چون نظارتی وجود نداشته و هرکس هرکاری که باب میلشان بوده انجام می‌دادند و 
 متن کتاب روایت کننده ی جلسات مجلس و عدلیه است که در باب این موضوع برقرار شدن و هیچ وقت باعث و بانیان این دختر فروشی محکوم نشدند و عده ای هم تبرئه شدند و حتی به مناسبات سیاسی بالاتری هم راه یافتند.